در این پست به چند نکته در رابطه با پست قبل اشاره میشه و در ادامه متنی قرار داده میشه که توضیحاتی راجع به انرژی خواهد داد.

 

اول از همه دعوت می کنم که یه چند تا عکس رو تماشا کنید.

 

این عکس ها از بازی و فروم Assassin’s Creed گرفته شده، بازی که با مفاهیم بسیار بسیار پیچیده عرضه شده که ردپای تفکرات الحادی و نفوذی در اون به شدت دیده میشه، با این تفاوت که این بازی قابل مقایسه با هیچ بازی یا فیلم یا کتاب یا هرچیز دیگه ای که توسط دنیای فراماسونری و شیطان پرستی تولید شده نیست، این بازی با جذب مخاطب بسیار بالا تونسته تفکرات و حرفهای خودش رو به بهترین وجه و با بیشترین سرعت ممکن توو ذهن کاربرها نفوذ بده.

 

ما تلاشی هم برای توصیف بازی داشتیم که در این رابطه یک ویدئو ارائه دادیم و این روند به امید خدا ادامه خواهد داشت.

 

ویدئو اول رو میتونید از آدرس  http://ceit.aut.ac.ir/~maissam/Assassins2.avi بدون فیلتر و با سرعت بالا دریافت کنید

 

و مجوعه همه کارهای بنده در آدرس www.youtube.com/user/Eldorado1384 قرار داره که دعوت می کنم تماشا کنید.

 

برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی بر روی تصویر کلیک کنید

برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی بر روی تصویر کلیک کنید

توضیحات: همونطور که می بینید تاریخ 12212012 در این تصاویر واضح هست و توضیحاتی که فروم مربوطه در این رابطه داده.

 

 

توضیحات: و در این تصاویر عدد 13.0.0.0.0 که در پست قبل در رابطه با اون صحبت کردیم اومده

 

اما دو نکته ای که دوستان چه در کامنت ها و چه رودررو تذکر داده بودند و در موردشون صحبت کردیم:

 

نکته اول اینکه اشاره کردید که خب ما چه کار عملی باید انجام بدیم، همین که بشینیم دست رو دست بزاریم و دعا کنیم؟

 

در این رابطه هموطور که توو کامنتها توضیح دادم، ما در این پست و پست قبلی تلاش کردیم که در رابطه با انرژی های جهان صحبت کنیم، در بعد انرژی ما باید کارهایی انجام بدیم که بتونیم انرژی های منفی رو خنثی کنیم و جهان رو مثبت کنیم، که اگر اینجوری نشه، باعث انحراف بسیاری از انسانها خواهد شد، چون همین انرژی ها و ولایت تکوینی هست که انسان ها (لااقل معتقدین) رو در مسیر حق نگه داشته. وگرنه در بعد عملی اونهایی که باید عمل کنند عمل میکنند، مایی که در بعد عملی فعال نیستیم فعلا می تونیم در بعد انرژی فعالیت کنیم که اگر مهمتر نباشه، کم اهمیت تر هم نیست.

 

نکته دوم اینکه دوستان فرمودند که آیا نور حق، نور کعبه و نور الهی، هدایت تکوینی بشر چیزیه که بشه اونو کمش کرد؟ بشه اونو با یه برج و بردنش زیر تاریکی اون برج خنثی کرد؟ گفتند که در اعتقادات ما برخلاف اعتقادات دیگر ادیان، خداوند خارج از قدرت تصور انسانی است که ما حتی نمیتونیم خداوند رو تصور کنیم حالا این خداوند توسط یک ساختمان محو خواهد شد؟

 

این نکته، نکته بسیار خوبیه که اشاره شد و من تشکر میکنم که این موضوع رو بیان کردند که روشن بشه،

 

در جواب باید بگم که این حرف کاملا درسته و نور الهی و هدایت تکوینی چیزی نیست که بشه اونو از میان برد، خنثی کرد یا هرچیز دیگه ای در موردش تصور کرد،

 

اما یه موضوعی که هست و ما باید بهش توجه کنیم اینه که عبادت خودش باعث ایجاد انرژی میشه، ما اگر انرژی های مثبتی که به خاطر عبادات ایجاد میشن در نظر بگیریم، مرکز اصلی این انرژی ها در ابتدا کعبه خانه خدا و مکان های زیارتی و مساجد خواهد بود که بخاطر وجود عبادت و قرائت قرآن و نماز از جایگاه بالایی برخوردار میشن، حالا اگر موضوعی باشه که بشه توسط اون ذهن عبادت کننده رو از مسئله عبادت منحرف کرد، آیا این انرژی کاسته نخواهد شد؟ همونطوری که دوستانی که اخیرا به مکه مشرف شدن میگن که در هنگام طواف هیچ کس حواسش به کعبه نیست، همه دارن اون ساختمان رو نگاه میکنن! اتفاقا این توصیف بسیار بهتری از سایه خواهد بود، حالا تصور کنید وقتی رو که همه حواس ها متوجه یک ساختمان شده که در اون ساختمان مناسک کابالیستی و احضار جن صورت گرفته، اون موقع چه خواهد شد؟

 

نکته دیگه هم اینکه اگر کاسته شدن انرژی های مثبت بخشی از مشیت الهی باشه چی؟ یادمون هست که در آخر الزمان دنیای جن و انس به هم نزدیک خواهد شد و انسان ها توسط جنیان کافر (شیاطین) تسخیر پذیر خواهد شد. لااقل بیشتر از الان،

 

حالا با توجه به این ها، اگر بگیم که مشیت الهی داره به سمتی حرکت میکنه که انسان های مسلمان واقعی از بقیه جدا بشن، انرژی های مثبت تا حدی کم بشه که فقط اونهایی بمونن که واقعا مسلمان هستند، از اون طرف رفتارهای کابالاییستی گروه های شیطان پرستی هم باعث افزایش انرژی های منفی جهان بشه، اون موقع چه خواهد شد؟ دقت کنید که در زمانی که انرژی های مثبت جهان کم شده و انرژی های منفی جهان زیاد شده باشه، هرکس از دست بره، دیگه از دست رفته، پس میشه با عبادت (همونطور که توو پست قبلی گفتم) انرژی های مثبت رو در محلی که خودمون هستیم افزایش بدیم، به امید اینکه ما هم از مسلمانان واقعی و یاران امام عصر (عج) باشیم.

 

روی اون مطلب که گفتم هنگام طواف حواس همه به اون ساختمان هست تا کعبه بیشتر دقت کنید.

 

به امید خدا در پست بعدی تعدادی عکس از این ساختمان که توسط دوستانی که رفته بودند حج در همین ماه گذشته گرفته شده قرار میدم که بیشتر قابل لمس باشه

 

 

 

اما در اینجا متنی ارائه میدم براتون که با وجود اینکه یه مقدار طولانیه ولی ارزش خوندن رو داره، برای اینکه بتونید درک درستی از انرژی و ارتباط اون با جنیان به دست بیارید و هدایت تکوینی در اشیاء رو درک کنید و مقایسه ای بین موجودات غیرمادی داشته باشید حتما این متن رو  که نوشته آقای میرحسین حسینی است رو بخونید:

 

نوشته میرحسین حسینی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کلیه موجودات متافیزیکی از جمله ملائک، اجنه و ارواح، دارای قدرت تجسد در ماده و اثر گذاری در مواد می باشند. بنابراین، اجنه به راحتی می توانند در مدیوم ها تجسد پیدا کنند و اخبار و اطلاعات لازم را به وسیله دریافت امواج بیوالکتریک از افراد مختلف کسب کرده و هنگام ارتباط به وسیله مدیوم ها به خود ما ارائه دهندو هدف و انگیزه این کار نیز قابل توجیه است. همان طور که مایلیم با موجودات دیگر ارتباط داشته باشیم ولو موجودات مادون خود، مانند حیوانات و گیاهان، پس آنها نیز تمایل به ارتباط با انسان ها را دارند و کافی است هر فرد علاقه مندی بتواند تمرکز کرده و از حالت متافیزیکی و روحی خود استفاده کند تا آنها نیز راه ارتباط را پیدا کرده و سریعا به ما پاسخ دهند.

پ.ن.: باید توجه داشت که در این ارتباط ها عموما جنیان کافر به ارتباط گیرنده پاسخ می دهند، زیرا ارتباط میان انسان و جن توسط خداوند ممنوع شده است و جنیان مسلمان از فرمان خداوند تبعیت می کنند

همانطور که ذکر شد، اجنه را می توان در تعبیر عالم به دسته ای از مخلوقات خداوند که خارج از سیستم گردش خودن و متابولیسم آدمی هستند نسبت داد و در نتیجه، شیاطین نیز در همین دسته بندی قرار می گیرند که از نظر لطافت در جنس و ماده از مواد فیزیکی لطیف تر و از ملائک پست تر و پایین ترند. حال اگر ارتباط با ارواح را بخواهیم به این دسته از موجودات متافیزیکی نسبت بدهیم، جلسات ارتباط با ارواح را می توان این طور تعبیر کرد که روح احضار شده در حقیقت یکی از همین اجنه است که در پیرامون ما در حال سیر هستند و چون قدرت دریافت آنان بالاتر از انسان است، به راحتی به وسیله تله پاتی و از طریق ضمیر ناخودآگاه ما، مطالب و اشارات مربوطه را ارائه می دهند.البته حرکت فیزیکی اجسام، بدون اعمال نیرو از جانب احضار کننده ها نیز قابل توجیه است و مغایرتی با موضوع ندارد.

پس ارتباط برقرار شده در جلسات احضار روح نمی تواند کار ملائک باشد، زیرا جایگاه ارتباطی ملائک بسیار فراتر از این مسایل است، پس شک ما در میان این ارتباط متوجه اجنه و شیاطین می شود و ارواح مردگان.

ارتباط با ملائک به دلیل اینکه جنود و سپاهیان لشکر رحمان می باشند، نیاز به سنخیت و لطافت روح دارد و از جایگاه ویژه ای برخوردار است که هر کس قارد به چنین ارتباطی نیستو این ارتباط باید از جانب مقامات بالا برقرار شود و این نوع ارتباط نیز مخصوص پیامبران یا اولیاء خداوند بوده است که آن هم باید ملائک با آنان تماس برقرار می کردند نه برعکس.

حال به موضوع احضار روح می پردازیم، البته با این تاکید که در اطراف ما موجودات زیادی وجود دارند که همگی از جنس انرژی هستند و از طریق امواج ارتباط برقرار می کنند از جمله اجنه، شیاطین، ملائک و ارواح مردگان. حال در جلسات ارتباط با ارواح، ارتباطی برقرار می شود و ما البته تا حدودی منکر این ارتباط نیستیم، ولی آیا کسی قادر است که بین نحوه ارتباط این موجودات با افراد زنده، فرقی قایل شود و توضیحی مبنی بر تفکیک ارتباط بین مدیوم یا نیروهای ماورایی چهارگانه پیرامون ما بدهد؟

احضار روح

پس انرژی دیگری که فیزیک و مواد را احاطه کرده است، انرژی رحمانی و نورانی ملائک است که ملائک در خدمت امام هدی و پیشوای هدایت جهان یا همان روح جهانی حاکم بر کائنات قرار دارند و در امور منظومات، یار و مدد کار «وجه الله» یا انرژی حاکم بر نظم جهان می باشند.

ملائک، سپاهیان هدایت و روشنایی می باشند، همچنان که شیاطین، سپاهیان ضلالت و گمراهی هستند و هر دو، از جنبه های مختلف به هم شباهت دارند، اما  در دو مسیر مخالف و مغایر هم.

 

سپاهیان روشنایی

موجودات دیگری که لطیف تر و نورانی تر از اجنه ها می باشند، «فرشتگان» هستند که خلقت آنان از نور می باشند و نور در مقابل نار که طینت اجنه است به منزله برتر بودن و شفافیت و لطافت ملائک نسبت به اجنه است

شیاطین، جنود و سپاهیان یکی از اجنه می باشند که از درگاه الهی رانده شده و «ابلیس» نام دارد و فرماندهی سپاه عظیمی از اجنه را به عهده دارد و دارای قدرت بسیار بالا و انرژی بسیار زیادی است که همه شیاطین از ابلیس منشعب شده و انرژی می گیرند و تعداد اجنه به مراتب از تعداد مخلوقات فیزیکی بیشتر است و در کل فضای آسمان و زمین در حال سیر می باشند.

شیاطین دسته ای از اکنه می باشند که از دستورات الهی سرپیچی کرده و از درگاه خداوند رانده شده اند و انرژی آنان وصل به سرچمشمه حیات نمی باشند، امواج آنان و تشعشعات آنان از انرژی های دیگری سرچشمه می گیرد که مربوط به بحث سحر و طلسمات است.

اجنه نیز مانند بشر، دارای قدرت اختیار بوده و در نتیجه، شقی و سعید نیز می باشند، یعنی اجنه هایی که خارج از فرمان الهی عمل کرده و مانند انسان های شرور از دستورات الهی سرپیچی می کنند، همان گونه که در میان اجنه، مومنین و رشد یافتگان نیز وجود دارند

قطعا موجودات بسیار زیاد دیگری نیز چه بر روی کره زمین چه در کرات دیگر وجود دارند که فرمول حرکتی و رشدی آنان ناشی از انرژی خاصی است که ممکن است در دسته بندی کلی اجنه قرار بگیرند.

شاید تصور  و قبول وجود چنین موجوداتی برای بسیاری از خوانندگان عزیز بسیار ثقیل و سخت باشد اما همان طور که قبلا اشاره کردیم اگر بخواهیم خلقت یا خالق بی نهایت و ازلی را فقط محدود و محصور به انسان بدانیم که با فرمول متابولیسم و نیاز به اکسیژن زنده اند، قدرت خداوند را محدود کرده ایم. اندازه ما در مقایسه با این همه خلقت عظیم کرات و کهکشان ها، مانند وجود یک آمیب (یک میکروب) بر روی یک لاشه حیوان مرده است. حال اگر آن میکروب تصور کند که تمام زندگی و حیات درون این لاشه مردار محدود و محصور است و خداوند فقط موجودات زنده ای از قبیل آمیب ها و میکروب ها را خلق کرده، دقیقا شبیه تصور ما از خلقت خواهد بود که بسیار احمقانه و کودکانه است و این تنها به علت محدود بودن حواس پنجگانه بشرا ست که قادر به درک موجودات و مخلوقات دیگر الهی نیست و حتی وجود روح که از عظیم ترین و مهمترین بخش اساسی حیات خود ما انسان هاست و بدون وجود روح، بشر قادر به ادامه زندگی نیست هنوز به طور کامل درک نکرده ایم و برخی دانشماندان مادی، با شیندن کلمه روح به دنبال راه گریزی از مطلب می باشند چه برسد به اینکه بخواهیم برای آنان وجود اجنه یا ملائک را مطرح نماییم و صد البته قصد توهین نداریم، اما تفکرا ین افراد، به اندازه تفکر همان آمیب، کوچک و تنگ است.

خلقت آنان از آتش است که بسیار لطیف تر از ماده است. اجنه قابل عبور از مواد و اجسام می باشند چون از جنس انرژی محسوب می شوند. در ماده فیزیکی شبیه ما محصور نمی باشند.

 

از موجودات ماورایی دیگر به جز روح که از مخلوقات خداوند هستند و فرمول آنان با فرمول موجودات زنده ای که ما میشناسیم فرق می کند در قرآن از آنان به وفور یاد شده است اجنه می باشند.

موجودتی به نام اجنه

روح انسان به دلیل داشتن جایگاه ویژه ای که قابل رشد و ترقی است و به آن بعد ایمانی روح می گویند، می توان به سرچشمه حیات یا نیروهای تکوینی وصل شود و عظمت الهی را درک کند و دارای قدرت تکوین بشود و این جنبه از ویژگی های انسان است که او را از سایر مخلوقات کره زمین جدا می سازد، اما چگونگی پرورش روح و رسیدن به مرحله بالای ایمان کسب «سکینه» از رموز قرآنی است و معنی تحت اللفظی آن آرامش است و مختص مومان است.

وصل به سرچشمه حیات

مواد غرق در بستری از انرژی می باشند که همان فاصله بسیار زیاد میان الکترون ها و پروتون ها است که خطوط نیرو از سمت هسته به اطراف الکترون ها کشیده شده و این نیروها، بسیار حساب شده و دقیق هستند، پس می توان کل فیزیک را مانند اجسامی که در دریا غرق می شوند و آب، تمامی بالا و پایین و داخل آنان را احاطه می کند، فیزیک را غرق در متافیزیک و انرژی تصور کنیم، در غیر این صورت، هر لحظه و هر آن انهدام فیزیکی اجسام اتفاق خواهد افتاد. کمااینکه اگر یک لحظه نیروی نگهندارنده خورشید از زمین برداشته شود، زمین کیلومترها از مدار خود فاصله گرفته و با سیارات برخرود کرده و منهدم می شود و این مطلب ، ضرورت وجود تسلط لحظه به لحظه ارواح و موکلین بر سیستم های گردش سیارات و گردش الکترو ها را مسلم می سازد و اینجاست که این مطلب به عینیت می رد که امام جعفر صادق (ع) می فرماید: اگر زمین یک لحظه از وجود حجت خود (امام معصوم ع) خالی شود، هر آینه متلاشی شده و اهلش را نابود می کند.

قدرت دخل و تصرف در تکوین و کائنات، نیرویی است که خاص اولیاء حق است و تنها به ائمه هدی و معصومین اختصاص ندارد، بلکه پیروان آنان نیز اگر به درجاتی از وصل و تقرب برسند، به این قدرت دسترسی پیدا خواهند کرد و خداوند به آنان قدرت «کن فیکون» می دهد.

 

قدرت دخل و تصرف

 

حال با توجه به اینکه روح حاکم بر کائنات، یا وجه الله، عین الله، اذن الله، ید الله، و اسماء مقدسه دیگری که در روایات آمده و همگی دال بر وجود نیروی مافوق مواد و کائنات است، پس به راحتی قادر به نفوذ در درون مواد و تغییر و تبدیل آنان بوده و در یک چشم به هم زدن با تسلط به روح حاکم یک جسم، در تکوین آن دخالت می کند و اینجاست که ولایت تکوینی چهارده معصوم (ع) که دریچه های ارتباط فیزیک با متافیزیک الهی می باشند قابل توجیه بوده و تسخیر و  تسلط آنان بر کل موجوداد ماسوی الله به اذن الهی است که به آنان عصا شده استو در حقیقت لازمه وجه الله بودن، داشتن ولایت تکوینی است که خاصه 14 نور پاک الهی است، در روایتی از امام صادق (ع)در اصول کافی جلد اول صفحه 196 کتاب التوحید: خداوند خلق کرد ما را به بهترین حالت از خلقت و مصور و قابل دید کرد ما را به بهترین صورت و قرار داد ما را به منزله چشم خود در میان بندگان (عین الله) و زبان گویای خود در خلقش (لسان الله) و دست توانای خود بر سر بنگانش (یدالله) و ما را وجه و صورت خود قرار داد (وجه الله) و گنجینه الهی در آسمان و زمین می باشیم، از یمن وجود ماست که درختان میوه می دهند و میوه ها رسیده می شوند و نهرها جاری می شنوند و از برکت ماست که باران از آسمان می بارد و گیاهان می رویند و از دریچه اتصال به ماست که عبادت خداوند معنا می یابد و اگر ما نبودیم عبادت خداوند معنایی نداشت (باب الله و حبل الله)ء

اگر به درون منظومه الکترو و پروتون سفر کنیم، می بینیم که تفاوت عمده یک ماده با ماده دیگر مثلا آهن و طلا در تعداد پروتون هاست و حفظ و نگه داری سیستم این منظومه با روح حاکم بر این مواد است، حال اگر نیرویی ما فوق نیروی روحی حاکم بر آهن، در تعداد پروتون ها تغییری ایجاد کن و همچنان نظم موجود در گردش و مدار سایر الکترو ها و پروتون ها باشد به راحتی آهن به طلا تبدیل می گردد، همانطور که کیمیا گران سالیان سال است که به دنبال این نیرو می باشند و به وجود آن شدیدا معتقدند

بسم الله الرحمن الرحیم

نظرات شما عزیزان:

برچسب‌ها: